گاهي دلگيري فقط از خودت

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

مال خودت ، من نمي توانـــم نگهش دارم ...!!! [ يکشنبه نوزدهم خرداد 1392 ] [ 2:12 ] [ zari ] [ 173 نظر ] .... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت. مي کني .

20 مه 2015 ... گاهي دلت بهانه هايي ميگيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني. گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني، اما سکوت مي کني. گاهي دلت نمي خواهد ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان ميماني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني ....اما سکوت ميکني.... گاهي پشيماني از کرده وناکرده ات.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان ميماني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني ....اما سکوت ميکني.... گاهي پشيماني از کرده وناکرده ات.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان ميماني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني ....اما سکوت ميکني.... گاهي پشيماني از کرده وناکرده ات.

دلتنگــي - - دلتنگــي. ... گاهي اونقدر دلتنگ ميشي که فقط ميخواي ببينيش... حتي با کس .... گاهي نياز داري به يه آغوش بي منت ، که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد.

دلگيرم از اونايي که فقطـ اداي رفيــــق رو در ميارن... دلگيرم از .... شـايد واسه همينه که گـاهي وقتا به خـــودم ميگم ما . ... خودت هم منتــــ برسرم بگذار و فرامــوش کن بودنم را .

فقط دلت ميخواهد زانوهايت را تنگ در اغوش بگيري...و گوشه اي از گوشه ترين گوشه اي که ميشناسي بنشيني و فقط نگاه کني..گاهي دلگيري..شايد از خودت..ان موقع است که ...

آموختم گاهي از زياد نزديک شدن، فراموش مي شوي. آموختم گاهي براي ... كه فقط بايد فريادشان بزني. اما.. سكوت مي كني. ... گاهي شايد دلگيري از خودت. شايد.. + [ چهارشنبه  ...

1 مه 2014 ... گاهي نمي شود اشک نشد، ابر نشد، نباريد ،فقط بخاطر اينکه "کسي" دلگير ... اي "بي توقع" باشي از همه ،بي انتظار،بي خواستن، حتي از خودت گاهي.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني… گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني …… گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

وگوشــه اي از گوشــه تــرين گوشه اي که مي شــناسي بـنـشيني و فـقـط نــگاه کـني . . .! !! گاهي دلگــيري شايــد از خودت ....!!! + خـط خـطـيــ هـايــ مهسـ_ـا يـکــ جــونـوـر ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان ميماني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني ....اما سکوت ميکني.... گاهي پشيماني از کرده وناکرده ات.

دلتنگــي - - دلتنگــي. ... گاهي اونقدر دلتنگ ميشي که فقط ميخواي ببينيش... حتي با کس .... گاهي نياز داري به يه آغوش بي منت ، که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد.

دلگيرم از اونايي که فقطـ اداي رفيــــق رو در ميارن... دلگيرم از .... شـايد واسه همينه که گـاهي وقتا به خـــودم ميگم ما . ... خودت هم منتــــ برسرم بگذار و فرامــوش کن بودنم را .

فقط دلت ميخواهد زانوهايت را تنگ در اغوش بگيري...و گوشه اي از گوشه ترين گوشه اي که ميشناسي بنشيني و فقط نگاه کني..گاهي دلگيري..شايد از خودت..ان موقع است که ...

آموختم گاهي از زياد نزديک شدن، فراموش مي شوي. آموختم گاهي براي ... كه فقط بايد فريادشان بزني. اما.. سكوت مي كني. ... گاهي شايد دلگيري از خودت. شايد.. + [ چهارشنبه  ...

1 مه 2014 ... گاهي نمي شود اشک نشد، ابر نشد، نباريد ،فقط بخاطر اينکه "کسي" دلگير ... اي "بي توقع" باشي از همه ،بي انتظار،بي خواستن، حتي از خودت گاهي.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني… گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني …… گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

وگوشــه اي از گوشــه تــرين گوشه اي که مي شــناسي بـنـشيني و فـقـط نــگاه کـني . . .! !! گاهي دلگــيري شايــد از خودت ....!!! + خـط خـطـيــ هـايــ مهسـ_ـا يـکــ جــونـوـر ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان ميماني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني ....اما سکوت ميکني.... گاهي پشيماني از کرده وناکرده ات.

دلتنگــي - - دلتنگــي. ... گاهي اونقدر دلتنگ ميشي که فقط ميخواي ببينيش... حتي با کس .... گاهي نياز داري به يه آغوش بي منت ، که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد.

دلگيرم از اونايي که فقطـ اداي رفيــــق رو در ميارن... دلگيرم از .... شـايد واسه همينه که گـاهي وقتا به خـــودم ميگم ما . ... خودت هم منتــــ برسرم بگذار و فرامــوش کن بودنم را .

فقط دلت ميخواهد زانوهايت را تنگ در اغوش بگيري...و گوشه اي از گوشه ترين گوشه اي که ميشناسي بنشيني و فقط نگاه کني..گاهي دلگيري..شايد از خودت..ان موقع است که ...

آموختم گاهي از زياد نزديک شدن، فراموش مي شوي. آموختم گاهي براي ... كه فقط بايد فريادشان بزني. اما.. سكوت مي كني. ... گاهي شايد دلگيري از خودت. شايد.. + [ چهارشنبه  ...

1 مه 2014 ... گاهي نمي شود اشک نشد، ابر نشد، نباريد ،فقط بخاطر اينکه "کسي" دلگير ... اي "بي توقع" باشي از همه ،بي انتظار،بي خواستن، حتي از خودت گاهي.

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني… گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني …… گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

وگوشــه اي از گوشــه تــرين گوشه اي که مي شــناسي بـنـشيني و فـقـط نــگاه کـني . . .! !! گاهي دلگــيري شايــد از خودت ....!!! + خـط خـطـيــ هـايــ مهسـ_ـا يـکــ جــونـوـر ...

گاهي اوقات حرفاي زيادي داريم براي گفتن ،براي گريه کردن،اما توزندگي ياد ... سخته فقط باخنده جواب ديگران روبدي،سخته سکوت کني،ولي تنهاچيزي که ياد ... شده کسي که تودنياي خودت بهترين بوده برات يهو دنيات رو روي سرت آوارکنه؟ .... ماآدمهاي دنياي مجازي گاهي وقتا لجبازيم،دلتنگيم،ازسکوت يه دوست يايه عشق دلگيرم ،ميدونيم ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

و گوشه اي گوشه ترين گوشه اي ک مي شناسي... بنشيني و "فقط" نگاه کني...! گاهي چقدر دلت براي يک خيال راحت تنگ مي شود... گاهي دلگيري... شايد از خودت... شايد.

_گاهي دلت بهانه هايي ميگيرد که خودت انگشت به دهان ميموني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت ميکني. گاهي پشيمانيي از کرده ها و نا کرده ...

بنشينــــــي ُ فقـــط نگـــاه کنـــــي! گــــاهـي چقـــدر دلــت بـــراي يـــک خيـــــال راحــــــت تنــگ مـــــي شـــود. گــــاهــــي دلگـــــيري شــــايد از خــــودت. شـــــايـــــــد .... نوشته ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان. مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت. مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني...!! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي..!! ... پشيماني از کرده و ...

فقط سکوت - ... که فقـــــط خــــــــــدا ميدونه چجــــــــــوري... صبح شد. ..... گاهي. چقدر دلت براي. يک خيال راحت تنگ مي شود... گاهي دلگيري... شايد از خودت... شايد... خدايا اجازه ...

گاهي اوقات حرفاي زيادي داريم براي گفتن ،براي گريه کردن،اما توزندگي ياد ... سخته فقط باخنده جواب ديگران روبدي،سخته سکوت کني،ولي تنهاچيزي که ياد ... شده کسي که تودنياي خودت بهترين بوده برات يهو دنيات رو روي سرت آوارکنه؟ .... ماآدمهاي دنياي مجازي گاهي وقتا لجبازيم،دلتنگيم،ازسکوت يه دوست يايه عشق دلگيرم ،ميدونيم ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

و گوشه اي گوشه ترين گوشه اي ک مي شناسي... بنشيني و "فقط" نگاه کني...! گاهي چقدر دلت براي يک خيال راحت تنگ مي شود... گاهي دلگيري... شايد از خودت... شايد.

_گاهي دلت بهانه هايي ميگيرد که خودت انگشت به دهان ميموني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت ميکني. گاهي پشيمانيي از کرده ها و نا کرده ...

بنشينــــــي ُ فقـــط نگـــاه کنـــــي! گــــاهـي چقـــدر دلــت بـــراي يـــک خيـــــال راحــــــت تنــگ مـــــي شـــود. گــــاهــــي دلگـــــيري شــــايد از خــــودت. شـــــايـــــــد .... نوشته ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان. مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت. مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني...!! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي..!! ... پشيماني از کرده و ...

فقط سکوت - ... که فقـــــط خــــــــــدا ميدونه چجــــــــــوري... صبح شد. ..... گاهي. چقدر دلت براي. يک خيال راحت تنگ مي شود... گاهي دلگيري... شايد از خودت... شايد... خدايا اجازه ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني… گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني …… گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان. مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت. مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني...!! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي..!! ... پشيماني از کرده و ...

گاهي دلت بهانه هايي مي گيرد که خودت انگشت به دهان مي ماني... گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت مي کني ... گاهي پشيماني از کرده و ناکرده ات.

فقط سکوت - ... که فقـــــط خــــــــــدا ميدونه چجــــــــــوري... صبح شد. ..... گاهي. چقدر دلت براي. يک خيال راحت تنگ مي شود... گاهي دلگيري... شايد از خودت... شايد... خدايا اجازه ...

فقط دلت ميخواهد زانوهايت را تنگ در اغوش بگيري...و گوشه اي از گوشه ترين گوشه اي که ميشناسي بنشيني و فقط نگاه کني..گاهي دلگيري..شايد از خودت..ان موقع است که ...

_گاهي دلت بهانه هايي ميگيرد که خودت انگشت به دهان ميموني! گاهي دلتنگي هايي داري که فقط بايد فريادشان بزني اما سکوت ميکني. گاهي پشيمانيي از کرده ها و نا کرده ...

بنشينــــــي ُ فقـــط نگـــاه کنـــــي! گــــاهـي چقـــدر دلــت بـــراي يـــک خيـــــال راحــــــت تنــگ مـــــي شـــود. گــــاهــــي دلگـــــيري شــــايد از خــــودت. شـــــايـــــــد .... نوشته ...